📒 #متن_۱۱۵_ترجمه
📍A second possibility is that children acquire language through conditioning. Adults may reward children when they produce a grammatical sentence and reprimand them when they make mistakes. For this to work, parents would have to respond to every detail in a child’s speech.
حدس دوم این است که کودکان زبان را از راه شرطی شدن فرابگیرند. البته ممکن است بزرگسالان به جمله های صحیح کودکان پاداش دهند و یا در برابر جمله های غلط آنان را سرزنش کنند. اما موفقیت چنین روشی در گرو آن است که والدین به تمام جزییاتِ گفتارِ کودک پیوسته پاسخ دهند.
📍However, Brown, Cazden, & Bellugi(1969) found that parents do not pay attention to how the child says something as long as the statement is comprehensible. Also, attempts to correct a child (and, hence, apply con ditioning) are often futile.
حال آنکه براون، کازدن و بل لوگی(۱۹۶۹) به این نتیجه رسیدند که تاوقتی گفتار کودک قابل فهم باشد والدین توجهی به غلط یا صحیح بودن گفته هایش ندارند. علاوه بر این، هر نوع کوششی در جهت تصحیح گفته های کودک( و به همین علت، استفاده از شرطی کردن) غالبا بی فایده است.
📍Consider an example:
CHILD: Nobody don’t like me.
MOTHER: No, say, ‘nobody likes me’.
CHILD: Nobody don’t like me.
MOTHER: No, now listen carefully; say ‘nobody likes me’.
CHILD: Oh! Nobody don’t likes me.
مثالی را در نظر بگیرید:
کودک: کسی مرا دوست ندارند.
مادر: بگو« کسی مرا دوست ندارد.»
کودک: کسی مرا دوست ندارند.
مادر: نه، حالا خوب گوش کن، بگو
« کسی مرا دوست ندارد.»
کودک: آهان! کسی مرا دوستش ندارند.
#هیلگارد
#متن_۱۱۵_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
📍A second possibility is that children acquire language through conditioning. Adults may reward children when they produce a grammatical sentence and reprimand them when they make mistakes. For this to work, parents would have to respond to every detail in a child’s speech.
حدس دوم این است که کودکان زبان را از راه شرطی شدن فرابگیرند. البته ممکن است بزرگسالان به جمله های صحیح کودکان پاداش دهند و یا در برابر جمله های غلط آنان را سرزنش کنند. اما موفقیت چنین روشی در گرو آن است که والدین به تمام جزییاتِ گفتارِ کودک پیوسته پاسخ دهند.
📍However, Brown, Cazden, & Bellugi(1969) found that parents do not pay attention to how the child says something as long as the statement is comprehensible. Also, attempts to correct a child (and, hence, apply con ditioning) are often futile.
حال آنکه براون، کازدن و بل لوگی(۱۹۶۹) به این نتیجه رسیدند که تاوقتی گفتار کودک قابل فهم باشد والدین توجهی به غلط یا صحیح بودن گفته هایش ندارند. علاوه بر این، هر نوع کوششی در جهت تصحیح گفته های کودک( و به همین علت، استفاده از شرطی کردن) غالبا بی فایده است.
📍Consider an example:
CHILD: Nobody don’t like me.
MOTHER: No, say, ‘nobody likes me’.
CHILD: Nobody don’t like me.
MOTHER: No, now listen carefully; say ‘nobody likes me’.
CHILD: Oh! Nobody don’t likes me.
مثالی را در نظر بگیرید:
کودک: کسی مرا دوست ندارند.
مادر: بگو« کسی مرا دوست ندارد.»
کودک: کسی مرا دوست ندارند.
مادر: نه، حالا خوب گوش کن، بگو
« کسی مرا دوست ندارد.»
کودک: آهان! کسی مرا دوستش ندارند.
#هیلگارد
#متن_۱۱۵_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
115
unknown
📒 #لغات_متن_۱۱۵
🔹conditioning= شرطی شدن
🔸reward= پاداش
🔹reprimand= توبیخ، سرزنش
🔸comprehensible= قابل درک
🔹futile= بی فایده، بی اثر
@psych_language
🔹conditioning= شرطی شدن
🔸reward= پاداش
🔹reprimand= توبیخ، سرزنش
🔸comprehensible= قابل درک
🔹futile= بی فایده، بی اثر
@psych_language
28
unknown
📒 #لغات_۵۰۴_درس_۲۸
🔹outlaw
یاغی،قانونشکن
🔸promote
ترفیع یا ترویج دادن، کمک کردن
🔹undernourished
دچار سوء تغذیه
🔸illustrate
توضیح دادن، مثال آوردن
🔹disclose
آشکار یا فاش کردن، نشان دادن
🔸excessive
بیش ازحد، مفرط
🔹disaster
فاجعه، شکست
🔸censor
سانسور کردن، سانسورچی
🔹culprit
مقصر، مجرم
🔸juvenile
نوجوان
🔹bait
طعمه، دام، عذاب دادن
🔸insist
اصرار کردن
#لغات_۵۰۴_درس_۲۸
#لغات_عمومی
#وزارت_علوم
@psych_language
🔹outlaw
یاغی،قانونشکن
🔸promote
ترفیع یا ترویج دادن، کمک کردن
🔹undernourished
دچار سوء تغذیه
🔸illustrate
توضیح دادن، مثال آوردن
🔹disclose
آشکار یا فاش کردن، نشان دادن
🔸excessive
بیش ازحد، مفرط
🔹disaster
فاجعه، شکست
🔸censor
سانسور کردن، سانسورچی
🔹culprit
مقصر، مجرم
🔸juvenile
نوجوان
🔹bait
طعمه، دام، عذاب دادن
🔸insist
اصرار کردن
#لغات_۵۰۴_درس_۲۸
#لغات_عمومی
#وزارت_علوم
@psych_language
📒 #متن_۱۱۶_ترجمه
📍The problem with imitation and conditioning is that they focus on specific utterances. However, children often learn something general, such as a rule. They seem to form a hypothesis about a rule of language, test it, and retain it if it works.
اشکال کار در مورد تقلید و شرطی سازی این است که هر دو بر گفته های خاص کودک تمرکز دارند. بااین حال به نظر میرسد اصولا کودک چیزی کلی و فراگیر نظیر قاعده ها را یادمیگیرد. به نظر میرسد فرضیه ایی درباره ی یکی از قواعد زبان تشکیل میدهد ، آن را آزمایش میکند و اگر کار کرد آن را حفظ میکند.
📍Consider the morpheme ed. As a general rule in English, ed is added to the present tense of verbs to form the past tense (as in cook–cooked). Many common verbs, however, are irregular and do not follow this rule (go–went, break–broke).
برای مثال واژک ed را در زبان انگلیسی در نظر بگیرید. طبق قاعده عمومی با افزودن ed به آخر زمان حال افعال، زمان ماضی آنها ساخته میشود
( نمونه: cook ~ cooked). اما بسیاری از افعال رایج در زبان انگلیسی بی قاعده اند و از این قاعده تبعیت نمیکنند
( نمونه: go ~ went و break ~ broke).
📍Many of these irregular verbs express concepts that children use from the beginning. So,at an early point, children use the past tense of some irregular verbs correctly (presumably because they learned them by imitation).
بسیاری از این افعال بی قاعده، بیانگر مفاهیمی هستند که کودکان از همان سنین کم با آن آشنا میشوند و بنابراین ممکن است در همان سنین کم شکل صحیح زمان برخی افعال بی قاعده را یادبگیرند( احتمالا از راه تقلید).
📍Then they learn the past tense for some regular verbs and discover the hypothesis ‘add ed to the present tense to form the past tense’. This hypothesis leads them to add the ed ending to many verbs, including irregular ones. They say things like ‘Annie goed home’ and ‘Jackie breaked the cup’, which they have never heard before.
بعدها زمان ماضیِ چند فعل باقاعده را می آموزند و این فرضیه را کشف میکنند که برای ساختن زمان ماضی باید ed به آخرزمان حال فعل افزود. این فرضیه سبب میشود که آنها پسوند ed را به آخر زمان حال تمام فعل ها، از جمله افعال بی قاعده بیفزایند و چیزهایی بگویند که هرگز قبلا نشنیده بودند از قبیل:
"Annie goed home"
"Jackie breaked the cup"
📍Eventually, they learn that some verbs are irregular and stop overgeneralizing their use of ed.
سرانجام کودکان یادمیگیرند که برخی فعل های بی قاعده اند و تعمیمنابجای قاعده ی ed را کنار می گذارند.
#هیلگارد
#متن_۱۱۶_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
📍The problem with imitation and conditioning is that they focus on specific utterances. However, children often learn something general, such as a rule. They seem to form a hypothesis about a rule of language, test it, and retain it if it works.
اشکال کار در مورد تقلید و شرطی سازی این است که هر دو بر گفته های خاص کودک تمرکز دارند. بااین حال به نظر میرسد اصولا کودک چیزی کلی و فراگیر نظیر قاعده ها را یادمیگیرد. به نظر میرسد فرضیه ایی درباره ی یکی از قواعد زبان تشکیل میدهد ، آن را آزمایش میکند و اگر کار کرد آن را حفظ میکند.
📍Consider the morpheme ed. As a general rule in English, ed is added to the present tense of verbs to form the past tense (as in cook–cooked). Many common verbs, however, are irregular and do not follow this rule (go–went, break–broke).
برای مثال واژک ed را در زبان انگلیسی در نظر بگیرید. طبق قاعده عمومی با افزودن ed به آخر زمان حال افعال، زمان ماضی آنها ساخته میشود
( نمونه: cook ~ cooked). اما بسیاری از افعال رایج در زبان انگلیسی بی قاعده اند و از این قاعده تبعیت نمیکنند
( نمونه: go ~ went و break ~ broke).
📍Many of these irregular verbs express concepts that children use from the beginning. So,at an early point, children use the past tense of some irregular verbs correctly (presumably because they learned them by imitation).
بسیاری از این افعال بی قاعده، بیانگر مفاهیمی هستند که کودکان از همان سنین کم با آن آشنا میشوند و بنابراین ممکن است در همان سنین کم شکل صحیح زمان برخی افعال بی قاعده را یادبگیرند( احتمالا از راه تقلید).
📍Then they learn the past tense for some regular verbs and discover the hypothesis ‘add ed to the present tense to form the past tense’. This hypothesis leads them to add the ed ending to many verbs, including irregular ones. They say things like ‘Annie goed home’ and ‘Jackie breaked the cup’, which they have never heard before.
بعدها زمان ماضیِ چند فعل باقاعده را می آموزند و این فرضیه را کشف میکنند که برای ساختن زمان ماضی باید ed به آخرزمان حال فعل افزود. این فرضیه سبب میشود که آنها پسوند ed را به آخر زمان حال تمام فعل ها، از جمله افعال بی قاعده بیفزایند و چیزهایی بگویند که هرگز قبلا نشنیده بودند از قبیل:
"Annie goed home"
"Jackie breaked the cup"
📍Eventually, they learn that some verbs are irregular and stop overgeneralizing their use of ed.
سرانجام کودکان یادمیگیرند که برخی فعل های بی قاعده اند و تعمیمنابجای قاعده ی ed را کنار می گذارند.
#هیلگارد
#متن_۱۱۶_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
116
unknown
📒 #لغات_متن_۱۱۶
🔹imitation= تقلید
🔸conditioning= شرطی سازی
🔹utterance= گفته
🔸hypothesis= فرضیه
🔹morpheme= واژک
🔸tense= زمان فعل؛ سخت، وخیم
🔹past tense= زمان گذشته
🔸irregular= بی قاعده
🔹presumably= احتمالا
🔸overgeneralizing= تعمیم بیش از حد
@psych_language
🔹imitation= تقلید
🔸conditioning= شرطی سازی
🔹utterance= گفته
🔸hypothesis= فرضیه
🔹morpheme= واژک
🔸tense= زمان فعل؛ سخت، وخیم
🔹past tense= زمان گذشته
🔸irregular= بی قاعده
🔹presumably= احتمالا
🔸overgeneralizing= تعمیم بیش از حد
@psych_language
29
unknown
📒 #لغات_۵۰۴_درس_۲۹
🔹toil
کار شاق، زحمت کشیدن
🔸blunder
اشتیاق فاحش، دسته گل آب دادن
🔹daze
گیج کردن
🔸mourn
عزاداری کردن
🔹subside
فروکش کردن، آرام شدن
🔸maim
معلول کردن
🔹comprehend
فهمیدن
🔸commend
تحسین کردن، سپردن
🔹final
نهایی، پایانی
🔸exempt
معاف
🔹vain
مغرور، بیهوده، بی اثر
🔸repetition
تکرار
#لغات_۵۰۴_درس_۲۹
#لغات_عمومی
#وزارت_علوم
@psych_language
🔹toil
کار شاق، زحمت کشیدن
🔸blunder
اشتیاق فاحش، دسته گل آب دادن
🔹daze
گیج کردن
🔸mourn
عزاداری کردن
🔹subside
فروکش کردن، آرام شدن
🔸maim
معلول کردن
🔹comprehend
فهمیدن
🔸commend
تحسین کردن، سپردن
🔹final
نهایی، پایانی
🔸exempt
معاف
🔹vain
مغرور، بیهوده، بی اثر
🔸repetition
تکرار
#لغات_۵۰۴_درس_۲۹
#لغات_عمومی
#وزارت_علوم
@psych_language
📒 ##متن_۱۱۷_ترجمه
📍How do children generate these hypotheses? There are a few operating principles that all children use as a guide to forming hypotheses. One is to pay attention to the ends of words.
کودکان چگونه این فرضیه ها را میسازند؟ برخی اصول عملی وجود دارد که همه کودکان آنها را به صورت رهنمودهای فرضیه سازی به کار میبرند. یکی از این اصول توجه به آخر واژه هاست.
📍Another is to look for prefixes and suffixes that indicate a change in meaning. A child armed with these two principles is likely to hit upon the hypothesis that ed at the end of verbs signals the past tense, because ed is a word ending associated with a change in meaning.
اصل دیگر توجه به پسوندها و پیشوندهایی است که نشانه ی تغییر معنای واژه ها محسوب میشوند. هرکودکی که این دو اصل را دریافته باشد احتمالا این فرضیه را کشف میکند که ed در آخر فعلها نشانه ی زمان گذشته است چون پسوندی است که معنای واژه ها را تغییر میدهد.
📍A third operating principle is to avoid exceptions, which explains why children initially generalize their ed-equals-past-tense hypothesis to irregular verbs.
اصل عملی سوم این است که باید به موارد استثنایی بی توجه بود که توضیح میدهد چرا کودکان در ابتدا فرضیه ی ed یعنی زمان ماضی را به افعال بی قاعده تعمیم میدهند.
📍In recent years, there has been a challenge to the idea that learning a language involves learning rules. Some researchers argue that the mere fact that a regular pattern is overextended does not guarantee that these errors are caused by following a rule.
این عقیده که یادگیری زبان مستلزم یادگیری قواعد است در سالهای اخیر مخالفانی داشته است. برخی از محققان برآنند که بیش تعمیمیِ الگو واحد و منظم لزوما به این معنا نیست که خطاهای کودک به خاطر پیروی از قاعده معینی است.
#هیلگارد
#متن_۱۱۷_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
📍How do children generate these hypotheses? There are a few operating principles that all children use as a guide to forming hypotheses. One is to pay attention to the ends of words.
کودکان چگونه این فرضیه ها را میسازند؟ برخی اصول عملی وجود دارد که همه کودکان آنها را به صورت رهنمودهای فرضیه سازی به کار میبرند. یکی از این اصول توجه به آخر واژه هاست.
📍Another is to look for prefixes and suffixes that indicate a change in meaning. A child armed with these two principles is likely to hit upon the hypothesis that ed at the end of verbs signals the past tense, because ed is a word ending associated with a change in meaning.
اصل دیگر توجه به پسوندها و پیشوندهایی است که نشانه ی تغییر معنای واژه ها محسوب میشوند. هرکودکی که این دو اصل را دریافته باشد احتمالا این فرضیه را کشف میکند که ed در آخر فعلها نشانه ی زمان گذشته است چون پسوندی است که معنای واژه ها را تغییر میدهد.
📍A third operating principle is to avoid exceptions, which explains why children initially generalize their ed-equals-past-tense hypothesis to irregular verbs.
اصل عملی سوم این است که باید به موارد استثنایی بی توجه بود که توضیح میدهد چرا کودکان در ابتدا فرضیه ی ed یعنی زمان ماضی را به افعال بی قاعده تعمیم میدهند.
📍In recent years, there has been a challenge to the idea that learning a language involves learning rules. Some researchers argue that the mere fact that a regular pattern is overextended does not guarantee that these errors are caused by following a rule.
این عقیده که یادگیری زبان مستلزم یادگیری قواعد است در سالهای اخیر مخالفانی داشته است. برخی از محققان برآنند که بیش تعمیمیِ الگو واحد و منظم لزوما به این معنا نیست که خطاهای کودک به خاطر پیروی از قاعده معینی است.
#هیلگارد
#متن_۱۱۷_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
117
unknown
📒 #لغات_متن_۱۱۷
🔹generate= بوجود آوردن، تولید کردن
🔸hypotheses= فرضیه ها
🔹operating= عملی، عملیاتی
🔸prefix= پیشوند
🔹suffix= پسوند
🔸exception= استثنا
🔹generalize= تعمیم دادن
@psych_language
🔹generate= بوجود آوردن، تولید کردن
🔸hypotheses= فرضیه ها
🔹operating= عملی، عملیاتی
🔸prefix= پیشوند
🔹suffix= پسوند
🔸exception= استثنا
🔹generalize= تعمیم دادن
@psych_language
30
unknown
📒 #لغات_۵۰۴_درس_۳۰
🔹depict
توصیف کردن، نشان دادن
🔸mortal
فانی، کشنده
🔹novel
جدید،تازه، داستان
🔸occupant
ساکن، مسافر
🔹appoint
انتخاب/تعیین یا منصوب کردن
🔸quarter
ناحیه، منطقه،اقامتگاه، جادادن
🔹site
محل، جا، زمین
🔸quote
ذکر یا نقل قول کردن
🔹verse
شعر، بیت، خط
🔸morality
اخلاقیات
🔹roam
گشتن، پرسه زدن
🔸attract
جذب کردن
#لغات_۵۰۴_درس_۳۰
#لغات_عمومی
#وزارت_علوم
@psych_language
🔹depict
توصیف کردن، نشان دادن
🔸mortal
فانی، کشنده
🔹novel
جدید،تازه، داستان
🔸occupant
ساکن، مسافر
🔹appoint
انتخاب/تعیین یا منصوب کردن
🔸quarter
ناحیه، منطقه،اقامتگاه، جادادن
🔹site
محل، جا، زمین
🔸quote
ذکر یا نقل قول کردن
🔹verse
شعر، بیت، خط
🔸morality
اخلاقیات
🔹roam
گشتن، پرسه زدن
🔸attract
جذب کردن
#لغات_۵۰۴_درس_۳۰
#لغات_عمومی
#وزارت_علوم
@psych_language
📒 #متن_۱۱۸_ترجمه
📍Marcus, for example, believes that children’s grammar is structured similarly to adults’. But because children have had less exposure to correct forms, their memories for irregular forms like broke are weaker. Whenever they cannot recall such a form, they add ed, producing an overextension.
مثلا مازکوس معتقد است که طرز شکل گیری نحو در کودکان نظیر بزرگسالان است بااین تفاوت که چون کودکان با شکل های درست کمتر مواجهه شده اند حافظه شان برای موارد بی قاعده مثل broke ضعیف تر است. به همین علت وقتی موردِ بی قاعده ایی را به یاد نیاورند از ed استفاده میکنند که بیش تعمیمی به شمار می آید.
📍Other researchers have argued that what looks like an instance of learning a single rule may in fact be a case of learning numerous associations. Consider again a child learning the past tense of verbs in English.
پژوهشگرانی نیز برآنند که آنچه یادگیری قاعده ی واحدی به نظر می آید ممکن است درواقع مستلزم یادگیری همخوانی ها و پیوندهای متعددی باشد. یک بار دیگر کودکی را به خاطر آورید که زمان ماضی افعال زبان انگلیسی را یاد میگیرد.
📍Instead of learning a rule about adding ed to the present tense of a verb, perhaps children are learning associations between the past tense ending ed and various phonetic properties of verbs that can go with ed.
به جای قاعده ی افزودن ed به آخر زمان حال افعال، شاید کودکان پیوندهای بین زمان ماضیِ مختوم به ed و ویژگی های آواییِ افعال پذیرنده ی ed را یاد میگیرند.
📍The phonetic properties of a verb include properties of the sounds that make up the verb, such as whether it contains an alk sound at the end. A child may unconsciously learn that verbs containing an alk sound at the end – such as talk, walk, and stalk – are likely to take ed as a past tense ending. This proposal has in fact been shown to account for some aspects of learning verb endings, including the finding that at some point in development children add the ed ending even to irregular verbs.
ویژگی های آوایی فعل در واقع اصوات تشکیل دهنده ی آن فعل هستند از قبیل وجود صوت alk در آخر فعل. بنابراین کودک ممکن است به طور ناهوشیار یادبگیرد که افعال مختوم به صوت alk مانند talk و walk و stalk ممکن است در حالت زمان ماضی پسوند ed داشته باشند. محققان نشان داده اند که چنین نظری میتواند برخی از جنبه های یادگیری پسوندهای فعلی را توجیه کند، از جمله این یافته را که کودکان در مرحله ای از رشد خود، پسوند ed را حتی به آخر افعال بی قاعده نیز می افزایند.
#هیلگارد
#متن_۱۱۸_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
📍Marcus, for example, believes that children’s grammar is structured similarly to adults’. But because children have had less exposure to correct forms, their memories for irregular forms like broke are weaker. Whenever they cannot recall such a form, they add ed, producing an overextension.
مثلا مازکوس معتقد است که طرز شکل گیری نحو در کودکان نظیر بزرگسالان است بااین تفاوت که چون کودکان با شکل های درست کمتر مواجهه شده اند حافظه شان برای موارد بی قاعده مثل broke ضعیف تر است. به همین علت وقتی موردِ بی قاعده ایی را به یاد نیاورند از ed استفاده میکنند که بیش تعمیمی به شمار می آید.
📍Other researchers have argued that what looks like an instance of learning a single rule may in fact be a case of learning numerous associations. Consider again a child learning the past tense of verbs in English.
پژوهشگرانی نیز برآنند که آنچه یادگیری قاعده ی واحدی به نظر می آید ممکن است درواقع مستلزم یادگیری همخوانی ها و پیوندهای متعددی باشد. یک بار دیگر کودکی را به خاطر آورید که زمان ماضی افعال زبان انگلیسی را یاد میگیرد.
📍Instead of learning a rule about adding ed to the present tense of a verb, perhaps children are learning associations between the past tense ending ed and various phonetic properties of verbs that can go with ed.
به جای قاعده ی افزودن ed به آخر زمان حال افعال، شاید کودکان پیوندهای بین زمان ماضیِ مختوم به ed و ویژگی های آواییِ افعال پذیرنده ی ed را یاد میگیرند.
📍The phonetic properties of a verb include properties of the sounds that make up the verb, such as whether it contains an alk sound at the end. A child may unconsciously learn that verbs containing an alk sound at the end – such as talk, walk, and stalk – are likely to take ed as a past tense ending. This proposal has in fact been shown to account for some aspects of learning verb endings, including the finding that at some point in development children add the ed ending even to irregular verbs.
ویژگی های آوایی فعل در واقع اصوات تشکیل دهنده ی آن فعل هستند از قبیل وجود صوت alk در آخر فعل. بنابراین کودک ممکن است به طور ناهوشیار یادبگیرد که افعال مختوم به صوت alk مانند talk و walk و stalk ممکن است در حالت زمان ماضی پسوند ed داشته باشند. محققان نشان داده اند که چنین نظری میتواند برخی از جنبه های یادگیری پسوندهای فعلی را توجیه کند، از جمله این یافته را که کودکان در مرحله ای از رشد خود، پسوند ed را حتی به آخر افعال بی قاعده نیز می افزایند.
#هیلگارد
#متن_۱۱۸_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
118
unknown
📒 #لغات_متن_۱۱۸
🔹exposure= قرارگرفتن در معرض
🔸numerous= بی شمار، زیاد
🔹phonetic= آوایی
🔸property= ویژگی
🔹contain= شامل بودن
🔸proposal= پیشنهاد
@psych_language
🔹exposure= قرارگرفتن در معرض
🔸numerous= بی شمار، زیاد
🔹phonetic= آوایی
🔸property= ویژگی
🔹contain= شامل بودن
🔸proposal= پیشنهاد
@psych_language
31
unknown
📒 #لغات_۵۰۴_درس_۳۱
🔹commuter
مسافرهرروزه میان خانه و محل کار
🔸confine
محدود کردن، نگه داشتن
🔹idle
بیکار، تنبل
🔸idol
بت، معشوق، محبوب
🔹jest
شوخی، مسخره کردن
🔸patriotic
وطن پرستانه،میهنی
🔹dispute
بحث، مشاجره،اختلاف نظر
🔸valor
شجاعت
🔹lunatic
دیوانه، احمق،احمقانه
🔸vein
حالت روحی، شاهرگ
🔹uneventful
عادی، یکنواخت
🔸fertile
حاصلخیز، بارور، خلاق
#لغات_۵۰۴_درس_۳۱
#لغات_عمومی
#وزارت_علوم
@psych_language
🔹commuter
مسافرهرروزه میان خانه و محل کار
🔸confine
محدود کردن، نگه داشتن
🔹idle
بیکار، تنبل
🔸idol
بت، معشوق، محبوب
🔹jest
شوخی، مسخره کردن
🔸patriotic
وطن پرستانه،میهنی
🔹dispute
بحث، مشاجره،اختلاف نظر
🔸valor
شجاعت
🔹lunatic
دیوانه، احمق،احمقانه
🔸vein
حالت روحی، شاهرگ
🔹uneventful
عادی، یکنواخت
🔸fertile
حاصلخیز، بارور، خلاق
#لغات_۵۰۴_درس_۳۱
#لغات_عمومی
#وزارت_علوم
@psych_language
خلاصه کدوم نظریه رو به انگلیسی دوست دارید، بخونید
Anonymous Poll
19%
سازه های شخصی جرج کِلی
17%
نظریه های آمادگی آلپورت
41%
نظریه فردمدار راجرز
23%
نظریه کل نگر-پویشی مزلو
📒 #متن_۱۱۹_ترجمه
📍As noted earlier, some of our knowledge about language is inborn, or innate.There are, however, some controversial questions about the extent and nature of this innate knowledge.
همانطور که قبلا گفتیم بخشی از دانش زبانی ما فطری یا مادرزادی است. اما در مورد میزان و ماهیت این دانش فطری اختلاف نظر وجود دارد.
📍One question concerns its richness. If our innate knowledge is very rich or detailed, the process of language acquisition should be similar for different languages, even if the opportunities for learning differ among cultures.
یکی از این مسائل مربوط به غنای این دانش فطری است. اگر اطلاعات فطریِ ما بسیار غنی یا همراه با جزییات باشد، در این صورت یادگیری زبان باید در زبان های گوناگون همانند باشد ولو آنکه فرصت های یادگیری در فرهنگ های مربوط یکسان نباشد.
📍A second question about innate factors involves critical periods. Innate behavior will be acquired more readily if the organism is exposed to the right cues during a critical time period. Are there such critical periods in language acquisition?
پرسش دوم در زمینه ی عوامل فطری، مربوط میشود به دوره های حساس. ویژگیِ مشترکِ رفتار فطری این است که یادگیری آن هنگامی آسان تر صورت میگیرد که جاندار طی دوره ی حساس خاصی در معرض نشانه های( محرک های) لازم قرار گیرد. آیا در یادگیری زبان نیز چنین دوره ی حساسی وجود دارد؟
📍A third question concerns the possible uniqueness of our innate knowledge about language. Is the ability to learn a language system unique to the human species?
سومین سوال در زمینه ی نقش عوامل فطری در زبان مربوط میشود به انحصاری بودن زبان. آیا توانایی یادگیری نظام زبانی،منحصر به نوع آدمی است؟
#هیلگارد
#متن_۱۱۹_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
📍As noted earlier, some of our knowledge about language is inborn, or innate.There are, however, some controversial questions about the extent and nature of this innate knowledge.
همانطور که قبلا گفتیم بخشی از دانش زبانی ما فطری یا مادرزادی است. اما در مورد میزان و ماهیت این دانش فطری اختلاف نظر وجود دارد.
📍One question concerns its richness. If our innate knowledge is very rich or detailed, the process of language acquisition should be similar for different languages, even if the opportunities for learning differ among cultures.
یکی از این مسائل مربوط به غنای این دانش فطری است. اگر اطلاعات فطریِ ما بسیار غنی یا همراه با جزییات باشد، در این صورت یادگیری زبان باید در زبان های گوناگون همانند باشد ولو آنکه فرصت های یادگیری در فرهنگ های مربوط یکسان نباشد.
📍A second question about innate factors involves critical periods. Innate behavior will be acquired more readily if the organism is exposed to the right cues during a critical time period. Are there such critical periods in language acquisition?
پرسش دوم در زمینه ی عوامل فطری، مربوط میشود به دوره های حساس. ویژگیِ مشترکِ رفتار فطری این است که یادگیری آن هنگامی آسان تر صورت میگیرد که جاندار طی دوره ی حساس خاصی در معرض نشانه های( محرک های) لازم قرار گیرد. آیا در یادگیری زبان نیز چنین دوره ی حساسی وجود دارد؟
📍A third question concerns the possible uniqueness of our innate knowledge about language. Is the ability to learn a language system unique to the human species?
سومین سوال در زمینه ی نقش عوامل فطری در زبان مربوط میشود به انحصاری بودن زبان. آیا توانایی یادگیری نظام زبانی،منحصر به نوع آدمی است؟
#هیلگارد
#متن_۱۱۹_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
119
unknown
📒 #لغات_متن_۱۱۹
🔹inborn= ذاتی،فطری
🔸innate= ذاتی،فطری
🔹richness= غنا
🔸acquisition= اکتساب
🔹opportunity= فرصت
🔸readily= به راحتی
🔹unique= منحصر به فرد، بی نظیر
@psych_language
🔹inborn= ذاتی،فطری
🔸innate= ذاتی،فطری
🔹richness= غنا
🔸acquisition= اکتساب
🔹opportunity= فرصت
🔸readily= به راحتی
🔹unique= منحصر به فرد، بی نظیر
@psych_language
32
unknown
📒 #لغات_۵۰۴_درس_۳۲
🔹refer
ارجاع دادن، فرستادن
🔸distress
غم، درماندگی،پریشان
🔹diminish
کاهش دادن
🔸maximum
حداکثر
🔹flee
فرارکردن، ناپدیدشدن
🔸vulnerable
آسیب پذیر، حساس، ضعیف
🔹signify
دلالت داشتن، مهم بودن، معنی دادن،بیان کردن
🔸mythology
اسطوره شناسی، اساطیر
🔹colleague
همکار
🔸troment
درد، عذاب، رنج
🔹provide
تهیه کردن
🔸loyalty
وفاداری
#لغات_۵۰۴_درس_۳۲
#لغات_عمومی
#وزارت_علوم
@psych_language
🔹refer
ارجاع دادن، فرستادن
🔸distress
غم، درماندگی،پریشان
🔹diminish
کاهش دادن
🔸maximum
حداکثر
🔹flee
فرارکردن، ناپدیدشدن
🔸vulnerable
آسیب پذیر، حساس، ضعیف
🔹signify
دلالت داشتن، مهم بودن، معنی دادن،بیان کردن
🔸mythology
اسطوره شناسی، اساطیر
🔹colleague
همکار
🔸troment
درد، عذاب، رنج
🔹provide
تهیه کردن
🔸loyalty
وفاداری
#لغات_۵۰۴_درس_۳۲
#لغات_عمومی
#وزارت_علوم
@psych_language
120
unknown
📒 #لغات_متن_۱۲۰
🔹regardless= بدون در نظر گرفتن
🔸sequence= توالی، ترتیب، مرحله
🔹opportunity= فرصت
🔸acquisition= فراگیری، اکتساب
🔹deaf= کر
🔸vocalization= آواگری
🔹initially= در ابتدا
🔸property= ویژگی
🔹gestured= با اشاره
🔸attest= تصدیق کردن
@psych_language
🔹regardless= بدون در نظر گرفتن
🔸sequence= توالی، ترتیب، مرحله
🔹opportunity= فرصت
🔸acquisition= فراگیری، اکتساب
🔹deaf= کر
🔸vocalization= آواگری
🔹initially= در ابتدا
🔸property= ویژگی
🔹gestured= با اشاره
🔸attest= تصدیق کردن
@psych_language
📒 #متن_۱۲۰_ترجمه
💭 #پارت_اول
📍All children, regardless of their culture and language, seem to go through the same sequence of language development. At age 1 year, the child speaks a few isolated words; at about age 2, the child speaks two- and three-word sentences; at age 3, sentences become more grammatical; and at age 4, the child’s speech sounds much like that of an adult.
به نظر می رسد همه کودکان صرف نظر از نوع فرهنگ و زبان خود،از لحاظ رشد زبانی توالی همانندی را طی کنند. گفتار کودک در یک سالگی محدود به چند واژه جدا از یکدیگر، و در دو سالگی متشکل از جمله های دو و سه واژه ایی است. در سه سالگی جمله های کودک از نظم دستوری بیشتری برخوردارند و در چهارسالگی گفتار کودک شبیه بزرگسالان است.
📍Because cultures differ markedly in the opportunities they provide for children to learn from adult, the fact that this sequence is so consistent across cultures indicates that our innate knowledge about language is very rich.
از آنجا که فرصت یادگیری کودک از بزرگسال در فرهنگ های گوناگون به میران چشمگیری متفاوت است، همسانیِ زنجیره رشد زبانی در گستره وسیع فرهنگ ها،حکایت از غنای عظیم دانش فطری دارد.
📍Indeed, our innate knowledge of language seems to be so rich that children can go through the normal course of language acquisition even when there are no language users around them to serve as models or teachers.
در واقع غنای دانش فطری زبانی به حدی است که حتی بدون تماسِ زبانی با کاربران زبان به عنوان الگو یا معلم نیز،کودکان میتوانند مسیر طبیعی فراگیری زبان را طی کنند.
#هیلگارد
#متن_۱۲۰_ترجمه_پارت_اول
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
💭 #پارت_اول
📍All children, regardless of their culture and language, seem to go through the same sequence of language development. At age 1 year, the child speaks a few isolated words; at about age 2, the child speaks two- and three-word sentences; at age 3, sentences become more grammatical; and at age 4, the child’s speech sounds much like that of an adult.
به نظر می رسد همه کودکان صرف نظر از نوع فرهنگ و زبان خود،از لحاظ رشد زبانی توالی همانندی را طی کنند. گفتار کودک در یک سالگی محدود به چند واژه جدا از یکدیگر، و در دو سالگی متشکل از جمله های دو و سه واژه ایی است. در سه سالگی جمله های کودک از نظم دستوری بیشتری برخوردارند و در چهارسالگی گفتار کودک شبیه بزرگسالان است.
📍Because cultures differ markedly in the opportunities they provide for children to learn from adult, the fact that this sequence is so consistent across cultures indicates that our innate knowledge about language is very rich.
از آنجا که فرصت یادگیری کودک از بزرگسال در فرهنگ های گوناگون به میران چشمگیری متفاوت است، همسانیِ زنجیره رشد زبانی در گستره وسیع فرهنگ ها،حکایت از غنای عظیم دانش فطری دارد.
📍Indeed, our innate knowledge of language seems to be so rich that children can go through the normal course of language acquisition even when there are no language users around them to serve as models or teachers.
در واقع غنای دانش فطری زبانی به حدی است که حتی بدون تماسِ زبانی با کاربران زبان به عنوان الگو یا معلم نیز،کودکان میتوانند مسیر طبیعی فراگیری زبان را طی کنند.
#هیلگارد
#متن_۱۲۰_ترجمه_پارت_اول
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
📒 #متن_۱۲۰_ترجمه
💭 #پارت_دوم
📍A group of researchers studied six deaf children of hearing parents who had decided not to have their children learn sign language. Before the children received any instruction in lip reading and vocalization, they began to use a system of gestures called home sign. Initially, their home sign was a kind of simple pantomime, but eventually it took on the properties of a language.
گروهی از پژوهشگران به بررسی شش کودک ناشنوا پرداختند که والدینشان از شنوایی طبیعی برخوردار بودند و به هیچ وجه نمیخواستند فرزندانشان زبان علامتی یاد بگیرند. این کودکان پیش از آنکه در زمینه لب خوانی و آواگری آموزش ببینند شروع به استفاده از نوعی نظام اطواری به نام علامت های خانگی کردند. این نظام در آغاز نوعی پانتومیم بود ولی به تدریج به ویژگی های یکزبان آراسته شد.
📍For example, it was organized at both the morphemic and syntactic levels, including individual signs and combinations of signs. In addition, these deaf children (who essentially created their own language) went through the same stages of development as normal hearing children.
برای مثال،این زبان همدر سطح واژکها و هم در سطح نحو، از جمله در سطح علامتهای منفرد و ترکیباتی از آن علامتها، سازمان یافته بود. علاوه برآن، این کودکان ناشنوا (که درواقع زبانی برای خود ساخته بودند) از لحاظ رشد زبانی همان مراحلی را گذراندند که کودکان بهنجارِ شنوا طی میکنند.
📍The deaf children initially gestured one sign at a time and later put their pantomimes together into two- and three-concept ‘sentences’. These striking results attest to the richness and detail of our innate knowledge.
مثلا در آغاز، هر بار علامت منفردی را با حرکات خود بیان کردند و بعدها در پانتومیم های خود جمله هایی متشکل از دو یا سه مفهوم به نمایش گذاشتند. این یافته ها در خور توجه، مهر تاییدی است بر اینکه دانش فطری زبان از غنا و جزییات برخوردار است.
#هیلگارد
#متن_۱۲۰_ترجمه_پارت_دوم
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
💭 #پارت_دوم
📍A group of researchers studied six deaf children of hearing parents who had decided not to have their children learn sign language. Before the children received any instruction in lip reading and vocalization, they began to use a system of gestures called home sign. Initially, their home sign was a kind of simple pantomime, but eventually it took on the properties of a language.
گروهی از پژوهشگران به بررسی شش کودک ناشنوا پرداختند که والدینشان از شنوایی طبیعی برخوردار بودند و به هیچ وجه نمیخواستند فرزندانشان زبان علامتی یاد بگیرند. این کودکان پیش از آنکه در زمینه لب خوانی و آواگری آموزش ببینند شروع به استفاده از نوعی نظام اطواری به نام علامت های خانگی کردند. این نظام در آغاز نوعی پانتومیم بود ولی به تدریج به ویژگی های یکزبان آراسته شد.
📍For example, it was organized at both the morphemic and syntactic levels, including individual signs and combinations of signs. In addition, these deaf children (who essentially created their own language) went through the same stages of development as normal hearing children.
برای مثال،این زبان همدر سطح واژکها و هم در سطح نحو، از جمله در سطح علامتهای منفرد و ترکیباتی از آن علامتها، سازمان یافته بود. علاوه برآن، این کودکان ناشنوا (که درواقع زبانی برای خود ساخته بودند) از لحاظ رشد زبانی همان مراحلی را گذراندند که کودکان بهنجارِ شنوا طی میکنند.
📍The deaf children initially gestured one sign at a time and later put their pantomimes together into two- and three-concept ‘sentences’. These striking results attest to the richness and detail of our innate knowledge.
مثلا در آغاز، هر بار علامت منفردی را با حرکات خود بیان کردند و بعدها در پانتومیم های خود جمله هایی متشکل از دو یا سه مفهوم به نمایش گذاشتند. این یافته ها در خور توجه، مهر تاییدی است بر اینکه دانش فطری زبان از غنا و جزییات برخوردار است.
#هیلگارد
#متن_۱۲۰_ترجمه_پارت_دوم
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language